English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1887 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
metric system U سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
abac scale U وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
warp set U [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
dials U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialled U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialed U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
permanent oppropriation U سیستم اماددایمی یا خودکار
automatic telephone system U سیستم تلفن خودکار
automatic supply U سیستم اماد خودکار
automatic return U سیستم عودت خودکار وسایل
bang bang control U سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
measurements U اندازه گیری
measure U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
measurer U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
modules U اندازه گیری
module U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
automatic toll exchange U مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
countermine U سیستم تخریب مین به طور خودکار
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
to take measures U اندازه گیری کردن
metre U وسیله اندازه گیری
mensurability U قابلیت اندازه گیری
metres U وسیله اندازه گیری
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
sounds U اندازه گیری عمق اب
measurable U قابل اندازه گیری
gage U میزان اندازه گیری
metrology U علم اندازه گیری
measuring U درخور اندازه گیری
gauging section U برش اندازه گیری
gauging sheet U ورق اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
method of measurment U طریقه اندازه گیری
soundest U اندازه گیری عمق اب
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
measurability U قابلیت اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
measurement ofland U اندازه گیری زمین
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
gad U اندازه گیری طول
final measurement U اندازه گیری نهایی
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
dial bench gage U میز اندازه گیری
resizing U اندازه گیری مجدد
telemetry U اندازه گیری ازدور
chain crew U متصدیان اندازه گیری
unit of measurement U واحد اندازه گیری
engineering measurement U اندازه گیری فنی
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
radar measurement U اندازه گیری رادار
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
depth measurement U اندازه گیری عمق
meters U وسیله اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
precision U اندازه گیری دقیق
instrument U الات اندازه گیری
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
measuring well U چاه اندازه گیری
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
compensating error U خطای اندازه گیری
sounding U اندازه گیری عمق اب
telemetering U اندازه گیری از دور
batching plant U مرکز اندازه گیری
forescale U اندازه گیری رنگ اب
measure U اندازه گیری کردن
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
mental measurement U اندازه گیری روانی
size stick U قالب اندازه گیری
font metric U اندازه گیری فونت
sounded U اندازه گیری عمق اب
sound U اندازه گیری عمق اب
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
maxwell wien bridge U پل اندازه گیری ماکسول-وین
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
SE U خطای معیار اندازه گیری
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
meter rectifier U یکسوساز دستگاه اندازه گیری
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
instrumental error U خطای دستگاه اندازه گیری
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
scantling U میله اندازه گیری ذرع
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
bomb sighting system U سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
tonometer U دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
meters U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
across corner dimension U اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
meter U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
arbalest U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
zymoscope U دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
uranometry U اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
radiac U کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2تعریف فونتیک چیست؟
2interfereometry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com